با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به فان کلوب منو تو خوش آمدید
امیدوارم همیشه لحظاتی سرشار از عشق
در کنار هم داشته باشیم
با پیشنهادات و انتقادات سازنده خود ما را در پیشرفت بهتر یاری کنید
با تشکر
برای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم و سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است و حرف اول را میزند. اما در بعضی موارد از ارتباطات زناشویی موانعی بر سر راه قرار می گیرد که البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است. در این مطلب به بیان و بررسی برخی از آنها می پردازیم :
وقت طلاست و زمان، گرانبهاترین گوهر عمر است؛ گرچه نیازهای آدمی بیشمار است
و بسیاری از فرصت ها در گذر زمان از دست می روند اما جسم و روح ما نیازهایی دارد
که با برآوردن آنها آرامش هر چه بیشتر را در زندگی به ارمغان می آورد.
فرصت ها را دریابیم و دریغ نکنیم از زمانهایی که چه زود می گذرند ...
فرصتی برای دعا
نیایش با خدا کمک می کند تا غبار غم از دلت زدوده شود
نسرین مقانلو متولد اول تیرماه ۱۳۴۷ است. دیپلم کامپیوتر دارد. از سال 1370 با فیلم قربانی (رسول صدرعاملی) و امید (حبیب کاوش) به سینما آمد. اما شاید در فیلم همسر (مهدی فخیمزاده) بیشتر دیده شد و پس از بازی در فیلم نابخشوده (ایرج قادری) چند سالی را خارج از کشور گذراند. پس از بازگشت به ایران بار دیگر بازی در سینما را با حضور در فیلمهای نه چندان خوب ادامه داد تا اینکه به عنوان یکی از نقشهای اصلی فیلم مهمان مامان (داریوش مهرجویی) انتخاب شد. بازی روان و فوق العاده او، نام او را به عنوان یک بازیگر توانا مطرح کرد.
همسر وی از فوتبالیستهای سابق است. مقانلو هم اکنون دو فرزند دارد که آمریکا زندگی میکنند اما خود به ایران برگشته و میگوید زندگی در ایران را ترجیح میدهد ... "زندگی ایرانی" سخنان نسرین مقانلو را این طور نوشت:
امروزه شرایط زندگى مشترك، گونه جدیدى از روابط زناشویى را بوجود آورده است چراکه سنت و مدرنیته در كنار هم راهى نو باز كرده اند. ما نكاتى از آن را برایتان بازگو مى كنیم تا در جهت جلوگیری از بروز هر نوع سوء تفاهم، ابتکار عمل داشته باشید :
1. همسرتان را به عنوان یك مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.
2. همسر خود را به چشم یك شیء مسئول ننگرید. بلكه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.
3. جنبه یا بخشهایی از شخصیت شوهرتان را كه باعث تمایز او از سایرین میشود را مورد توجه و تحسین قرار دهید.
من دیدهام که آدمی اشک میریزد و دیگران با دستپاچگی و ناراحتی به او نگاه میکنند، ممکن است کسی دستمالی پیش آورد، اما هرگز کسی آغوش نمیگشاید!
تنها یک “تو” وجود دارد و تنها تو به سبک تو عشق را حس میکند، میبخشد و پاسخ میگوید.
میتوانید عشق خود را آنطور که میخواهید و احساس میکنید ابراز نمایید. مسئله احساس کردن عشق در خود و در دیگران است. همهی زیبایی ماجرا در کشف همین عشق است. بین شما و انسانهای دیگر…
وقتی میبینی که عشق چگونه خود را در آدمهای دیگر فاش میسازد، نرم و شگفتانگیز… پردهای از روی احساس کنار میرود و چیزی به آرامی و محتاطانه گشوده میشود.
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست و دلم بس تنگ است باز هم میخندم آنقدر میخندم كه غم از روی رود… زندگی باید كرد گاه با یك گل سرخ گاه با یك دل تنگ گاه باید رویید در پس این باران گاه باید خندید بر غمی بیپایان…
با اینکه ماههای اول رابطه زناشویی بسیار هیجانانگیز به نظر میرسد، روابط موفق و بادوام نیاز به تلاش بسیار و سازش هر دو طرف دارد. ساختن روابط سالم نیاز به یک بنیاد محکم دارد تا در طولانی مدت دچار مشکل نشود.
برخلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یکباره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود؛ واقعیت این است که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم، آن را تغذیه کنیم و مستمراً به آن رسیدگی نماییم.
• چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می رود؟
ما عاشق ایده آل ها و کمال ها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسان ها عاشق یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را با یک دختر یا یک پسر در اطراف خود منطبق می کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وامی دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارایه دهد و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود ببینیم، عشق ما رو به افول می رود. اما این که تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود نیاز به تخصص و منطق دارد، لذا عشق مافوق عقل است، یعنی این که باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما باشد، نه برعکس. یعنی عشق نباید مادون فکر باشد. عشقی که مادون باشد و از سطح پایین تری برخوردار باشد، ارزش ندارد تا برایش بمیریم.
پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسوولیت های خود شانه خالی می کند، لذت های خود را محور قرار می دهد و هنوز "من" بودن محور فکری اوست. این گونه می شود که کسالت مزمن عشق، را به چشم خواهیم دید. از دیگر آفت هایی که ما به عشق می رسانیم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
از زندگی خسته شدهاید؟ دیگر زندگی به کامتان نیست! نگران نباشید چون عدهی زیادی هم مثل شما هستند و با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند. لذا برای آن حتماً راه حل هایی اندیشیده شده که با سر زدن به کتابفروشی های مختلف می توانیم تعداد زیادی از کتاب هایی که به این منظور تهیه شده اند را مطالعه کنیم.. اما لیست عناوین صدتایی زیر به بیان نکات بسیار ساده و جذاب در این زمینه می پردازد که شاید با اینکه همه ی ما آن ها را می دانیم، ولی ندانیم که می دانیم! با هم این لیست را مرور می کنیم :